کافه کتاب
? #نوجوان
? #به_هم_رسیدن_در_میانسی
✍نویسنده: #مهدی_کردفیروزجانی
?انتشارات: #شهرستان_ادب
معرفی:?
اگر یک آدم زورگو و قلدر دنبال داداشت باشه و تو بدانی پاش بیفته برادر عزیزت را بکشند چه کار می کنی؟!?
به نظرت چطور میشه حال کسی را گرفت که ماه رمضان علناً (در جلوی روزه دار ها) چایی معطر دم می کند بخوره؟☕️ این داستان بهت یاد می ده…
خلاصه:
شکرالله مازندرانی یک برادر ناتنی دارد که حسابی لج ساواکی ها را در آورده و آنها به دنبالش تا ده آمده اند و او باید برادرش را از این خطر آگاه کند در حالیکه خودش به دست ماموران در کلبه زندانی است?؛ اینجاست که زیرکی و چابکی و برادر دوستی خودش را نشان می دهد…
پیام کتاب:⚠️
عشق به برادر ناتنی و تلاش برای حفظ جان او از ساواک در دل خود شجاعت و قدرت نهفته درون یک نوجوان با عقیده را نشان می داد + ظلم و جور ساواک ُ☠
بریده کتاب?:
عطر چای دم کشیده☕️ در دفتر پیچیده بود. رفتم دم در دفتر و داخل راهرو را نگاه کردم. کسی نبود. برگشتم در قوری را برداشتم. یک مشت پر، نمک ریختم توی قوری و فوری درش را گذاشتم.
با عجله از دفتر زدم بیرون و رفتم کلاس.?♀
وقتی معلم را دیدم یادم آمد که برای چی رفته بودم دفتر!?♀
معلم گفت:«پس گچ کو؟»
زبانم بند آمد، نمی دانستم چه بگویم…?♀
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط یاس در 1398/11/04 ساعت 09:14:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |